هشت سال پیش این موقع تازه دانشجو شده بودم اونم تو رشته ای که متنفر بودم ازش. ولی از یک چیز "من هشت سال پیش" خیلی خوشم میاد، که انقدر دل و جرئت و خ.ایه داشت که همه چیز رو عوض کنه.
ولی بااین پست،ذهنم رفت رو چیزی که مدتهاست بهش فک میکنم.. عجیبه!آدم سنش که میره بالاتر،محتاط تر میشه.. یا شایدم میترسه!یا نمیدونم.. هرچی هست،کارای دوسال پیششُ عمرا بتونه انجام بده. من یوقتها میگم اون موقع ها با چه جرأتی فلان کارُ میکردم آدمی واقعا موجود جالبیه:))
والا من دارم آلزایمر میگیرم،هی سعی میکردم آرشیو وبمُ اوکی کنم،هی فیل*تر میشدم:/
خلاصه الان کسی هستم که خاطرات دو هفته پیشمُ یادم نیست
:)))))
ولی بااین پست،ذهنم رفت رو چیزی که مدتهاست بهش فک میکنم..
عجیبه!آدم سنش که میره بالاتر،محتاط تر میشه.. یا شایدم میترسه!یا نمیدونم..
هرچی هست،کارای دوسال پیششُ عمرا بتونه انجام بده.
من یوقتها میگم اون موقع ها با چه جرأتی فلان کارُ میکردم
آدمی واقعا موجود جالبیه:))
اره دقیقا. اون سالها خیلی دل شیری داشتم من خودم :))
این قطعی اینترنتم همه چیش بد بود این یه چیش خوب بود خیلیا برگشتن سر وباشون :)
اوهوم
چیا رو عوض کردی؟؟؟؟؟
زندگیمو!
یه لحظه تعجب کردم کامنت ترکی گرفتم
چرا؟
عجیب این حسو میفهمم!! :)))
خوبه :))